این در حالی است که بسیاری از ناظران، بحران کنونی را نه محصول عملکرد یک دولت یا وزیر، بلکه نتیجه ناکارآمدی در مدیریت کلان و سیاستزدگی اقتصاد میدانند. اتهامات مطرحشده در مجلس درباره عملکرد گذشته در حوزه انرژی، بهویژه اتهامات علیه بیژن زنگنه، وزیر نفت سابق، باعث شد تا بار دیگر موضوع سیاستهای انرژی کشور در کانون توجه قرار گیرد. امیرحسین ثابتی نماینده مجلس در صحن علنی، صراحتاً زنگنه را مسئول ناترازی انرژی دانست و او را به سهلانگاری در توسعه زیرساختهای پالایشگاهی متهم کرد. اما زنگنه در پاسخ، این ادعاها را رد و تأکید کرد که چالشهای فعلی ریشه در عوامل متعددی دارند. کارشناسان معتقدند؛ دعواهای سیاسی در حین وقوع بحران انرژی نیز خود حکایت از بحرانی در بحران کنونی دارد که نشان از سیاست زدگی اقتصاد بیمار کشور ما دارد که نیاز تغییرات ساختاری و نجات آن و در نتیجه نجات مردم از آتشی که به جان آنها افتاده است می کند.
زنگنه وزیر نفت سابق ضمن شکایت از امیرحسین ثابتی، طی نامه ای به ادعاهای ثابتی نماینده مجلس، درباره پالایشگاهسازی جواب داد: طبق قانون، دولت اجازه سرمایهگذاری مستقیم در این بخش را ندارد و این کار باید توسط بخش خصوصی انجام شود. او تأکید کرد که در دولتهای یازدهم و دوازدهم، تولید بنزین از ۵۲ میلیون لیتر به ۱۱۰ میلیون لیتر در روز افزایش یافته و پالایشگاه ستاره خلیج فارس به بهرهبرداری رسیده است. همچنین، طرحهای ارتقای کیفیت بنزین در پالایشگاههای مختلف تکمیل شده و ظرفیت پالایش بنزین تا سال ۱۴۰۰ باید به ۱۶۰ میلیون لیتر در روز برسد. زنگنه به طرحهای بهینهسازی انرژی نیز اشاره کرد که به تصویب شورای اقتصاد رسیدهاند، اما به دلیل عدم تأمین منابع مالی، اجرایی نشدهاند. او افزود که ناترازی انرژی نباید فقط در تولید نفت و گاز جستجو شود و باید به طرحهای بهینهسازی توجه شود. در نهایت، زنگنه بر لزوم توجه به واقعیتهای اقتصادی و چالشهای ناشی از تحریمها تأکید کرد و گفت که ناترازی انرژی باید در زمینههای بهینهسازی و سرمایهگذاریهای لازم بررسی شود و البته تمام مستندات این پاسخ قابل انتشار است.
بر اساس این گزارش، برخی از منتقدان، عملکرد زنگنه را در حوزه پالایشگاهسازی به چالش کشیدند و ادعا کردند که او موضوع پالایشگاه سازی را اولویت نمیدانسته و از آن تحت عنوان «کثافتکاری» یاد کرده و همین مسئله به وضعیت بحرانی امروز منجر شده است. برخی از کارشناسان نیز ضمن دفاع از عملکرد وزیر، تأکید کردند که در دوران مسئولیت وی، ظرفیت تولید بنزین به بیش از دو برابر افزایش یافت و پروژههایی مانند پالایشگاه ستاره خلیجفارس به بهرهبرداری رسید.به گفته برخی از کارشناسان؛ طبق قوانین، دولت مجاز به سرمایهگذاری مستقیم در بخش پالایشگاهها نیست و این مسئولیت به بخش خصوصی سپرده شده است. به گفته وی، بسیاری از طرحهای بهینهسازی انرژی نیز به دلیل عدم تأمین منابع مالی اجرا نشدند.
نقش تحریمها و بحرانهای ساختاری
صاحبنظران معتقدند که نمیتوان بحران انرژی را تنها به یک دوره خاص یا یک وزارتخانه نسبت داد. چالشهایی مانند تحریمها، سوءمدیریتهای ساختاری و سیاستهای نادرست در حوزه خصوصیسازی، نقش پررنگی در شکلگیری این وضعیت داشتهاند. تجربه شکست طرحهای ادغام وزارت نفت و نیرو یا خصوصیسازی ناقص، نمونههایی از سیاستهایی هستند که نهتنها باعث بهبود اوضاع نشدند، بلکه مشکلات را تشدید کردند. از سوی دیگر، برخی تحلیلگران به دستاوردهای مثبت در حوزه انرژی اشاره میکنند. از جمله، اقدامات انجامشده در دهههای گذشته برای راهاندازی مجدد نیروگاهها و توسعه مناطق محروم مانند عسلویه. این اقدامات، اگرچه در زمان خود تأثیرات مثبتی داشتند، اما به دلیل نبود برنامهریزی بلندمدت، نتوانستند مانع از بروز بحرانهای جدید شوند.
کرسنت و پیامدهای آن
یکی از موضوعات چالشبرانگیز در سالهای اخیر، پرونده کرسنت بوده است که خسارات سنگینی به اقتصاد کشور وارد کرد. این پرونده که در سالهای گذشته آغاز شد، به کاهش اعتماد شرکتهای بینالمللی به همکاری در حوزه انرژی با ایران منجر شد و همچنان سایه سنگینی بر صنعت نفت و گاز کشور دارد. رویکردی که همچنان باعث دعواهای سیاسی و مقصر جلوه دادن افراد و گروه ها در سایه و خارج از آن دارند. اما در نهایت اینکه تحلیلگران بر این باور هستند که، حل بحران انرژی نیازمند نگاهی جامع به مشکلات ساختاری، اصلاح سیاستهای اقتصادی و توسعه زیرساختهای جدید است. در شرایط کنونی، اختلافات جناحی و سیاسیکاریها تنها به تشدید مشکلات منجر میشود و آنچه ضرورت دارد، اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و همکاری میان نهادهای مختلف برای پیشبرد اهداف توسعهای کشور است.
ضرورت پایان سیاسی بازی در اقتصاد
بحران انرژی در کشور، زنگ خطری جدی برای سیاستگذاران و مسئولان است. آنچه امروز اهمیت دارد، تمرکز بر راهحلهای عملی و پایدار بهجای دعواهای جناحی و سیاسی است. آینده صنعت انرژی ایران، نیازمند برنامهریزی دقیق و مدیریت کارآمد است تا نهتنها از بحرانهای فعلی عبور کند، بلکه مسیری پایدار برای توسعه و رشد ترسیم شود.