مقدمه ای از سیستم های کشف و اعلام حریق
آنچه به طور معمول در نگاشتن مقدمه به ذهن میرسد ایجاد تجسمی از ضرورت نگاشتن متن است، حال آنکه به نظر می رسد ایمنی کلیشه ای است که فرد فرد ما ضرورت وجود آن را می خوانیم، می بینیم، گوشزد می کنیم و گاهی به صورتی دردناک عدم وجود آن را حس می کنیم. زندگی در محیطی ایمن بسیار آرامش بخش است با این وجود در غالب موارد حسی است سطحی و بدون پشتوانه زیرا ایمنی در حقیقت سبکی است برای زندگی و نه مشتی تجهیزات رنگارنگ و گران قیمت گرداگرد ما بدون آگاهی کافی از چرایی وجود و روش عملکرد آن ها و تفاوت زمانی آشکار می گردد که حادثه سراغی از ما می گیرد و چه بهای سنگینی دارد درک این تفاوت بعد از حادثه.
این نشان ظاهر است این هیچ نیست تا به باطن در روی بینی تو بیست (موالنا) از مشخصه های رفتاری بارز انسان، پافشاری بر رفتارهای نهادینه شده در ذهن است که مجموع این رفتارها منجر به سبک زندگی فرد و برآیند آن سبک زندگی غالب جامعه می باشد. از این رو نهادینه ساختن سبک زندگی ایمن، مستلزم شکستن ساختار
زندگی غیر ایمن و جایگزینی آن می باشد و کاریست دشوار و نیازمند سرلوحه قرار دادن دو اصل تکرار و اجبار.
نهادینه سازی سبک زندگی ایمن برای شهروندان، ضرورتی است غیر قابل انکار و انگیزه انجام آن به حداقل رسانیدن تکرار حوادث دردناکیست که اندوه و افسوس آن هر روزه توسط نیروهای امدادی و هر از چندگاهی در قالب حوادثی بزرگ توسط کل مردم شهر و کشور احساس می شوند. از اینرو بر همه ما الزام است که دست در دست هم با جدیت به دنبال آموزش و فرهنگ سازی مستمر(اصل تکرار) و کشف نقاط ضعف و پیروی دقیق از سازوکار قانونی موجود (اصل اجبار) برای دستیابی به شهری ایمن و پایدار باشیم.
فرصت طالئی در کنترل آتش سوزی از نمودار توسعه حریق قابل درک است و نمایانگر این واقعیت است که دربند کشیدن دیو آتش بی احتیاطی فقط در صورت کشف آن در دقایق آغازین فرو افتادن در جان و مال میسر است، چرا که بسته، به نوع حریق پس از مدت کوتاهیت وسعه آتش از کنترل خارج شده و از این به بعد هدف نهایتا کاهش میزان خسارت، جلوگیری از سرایت آتش به تصرفات مجاور می باشد.