سامانه های تولید حرارت که اسامی مختلفی همچون شوفاژخانه، موتورخانه یا تاسیسات آبگرم دارند اکثراً بر پایه دو سیال کار می کنند: آب و هوا. در مورد سیال آب حالت های مختلفی را میتوان در این سامانه ها استفاده نمود ، شامل : آب گرم ، آب داغ و بخار آب .اجزای سامانه تولید حرارت به طور کلی شامل چند قسمت است که عبارتند از : 1- دیگ(کوره) 2- مشعل 3- سامانه سوخت رسانی 4- پمپ 5- منبع انبساط .

اجزای موتورخانه

موتورخانه و اجزای آن

حال برای درک بهتر نحوه کارکرد این سامانه به تشریح هر کدام از موارد می پردازیم:

دیگ :
نام دیگر دیگ بویلر میباشد که مشخصاً از کلمه جوشاندن در زبان انگلیسی اقتباس شده است. وظیفه دیگ ها انتقال حرارت سوخت محترق شده به سیال می باشد. دیگ ها را میتوان از نظر کارکرد به سه دسته تقسیم کرد: الف- دیگ آب گرم ب- دیگ آب داغ ج- دیگ بخار آب . همچنین دیگ ها از لحاظ جنس به دو دسته فولادی و چدنی تقسیم می شوند. دود و گازهای داغ ناشی از احتراق، بسته به نوع دیگ مورد استفاده از یک تا سه مرحله میتواند در مجاورت سیال قرار گیرد. به هر کدام از این مجاورت ها پاس گفته می شود . دیگ های یک ، دو و سه پاس نام دیگ هایی است که تعداد این مجاورت ها را مشخص می کند. در دیگ های نوع سه پاس شعله ، دود و گازهای داغ از ابتدای دیگ حرکت کرده و به انتهای آن گسیل می شوند ولی با برخورد با تیغه های انتهای دیگ، مسیرشان عوض شده و مجدداًبه ابتدای دیگ هدایت میشوند در مرحله سوم و آخر هوای گرم از ابتدای دیگ تغییر مسیر داده در راستای کوره از دودکش خارج می شود. چنانچه تعداد گردش هوا و گازهای گرم در دیگ (پاس) بیشتر شود بهره وری دیگ بیشتر شده و در نتیجه انتقال حرارت بهتر و کاملتری از شعله و گازهای داغ خواهیم داشت .
دیگهای چدنی :
دیگ های چدنی از قطعات مجزا تشکیل شده اند که به آن پره می گویند. این پره ها توسط اتصالات مخصوص به هم وصل میشوند . تعداد پره ها نسبت مستقیم با مقدار تولید ظرفیت گرمایی دیگ دارد ، به این صورت که افزایش تعداد پره ها باعث بالا رفتن و کاهش تعداد پره ها سبب کاهش ظرفیت گرمایی دیگ می گردد. این پره ها طوری طراحی شده اند که شعله مشعل در فضای خالی مرکز آنان قرارگیرد.دیگ های چدنی طول عمر نسبتاً زیادی دارند اما در برابر ضربه شکننده هستند. مورد مصرف این مدل دیگ ها در تاسیسات کوچک و ساختمان های مسکونی است .

مزایای دیگ های چدنی :

1) قیمت ارزان 2)مقاوم در برابر خوردگی،پوسیدگی و زنگ زدن 3)تغییر ظرفیت گرمایی با تغییر تعداد پره ای دیگ 4) قابلیت تعویض پره های معیوب بدون تعویض کل دیگ 5) مناسب برای سیستم های آب گرم کم فشار مانند: ساختمان های مسکونی ، اداری و تجاری کوچک 6) قابلیت تامین گرمایش برای ساختمان های دارای ارتفاع حداکثر 50 متر به شرطی که فشار از پنج اتمسفر بیشتر نشود7) امکان استفاده در ساختمان های بلند مرتبه که در طبقات مختلف آن چندین موتورخانه دارند به شرطی که هر موتورخانه فشار آب گرم آن بیشتر از پنج اتمسفر نباشد.8)حمل و نقل آسان به دلیل قابلیت جدا شدن پره های دیگ
معایب دیگ های چدنی :
1)عدم کارکرد در مناطق خیلی سرد به دلیل عدم تحمل شوک حرارتی 2)طول بیشتر نسبت به دیگ های فولادی با ظرفیت برابر 3) از بین رفتن کامل دیگ در صورت کارکرد بدون آب 4) ترک برداشتن پره های دیگ بر اثر تنش حرارتی ، فشار زیاد و تشکیل رسوب روی سطح داخلی پره ها (در صورت وقوع ترک بر روی پره ها باید نسبت به تعویض آن اقدام کرد). 5) محدودیت فشار (حداکثر پنج اتمسفر ) 6) عدم کاربرد در ساختمان های بیش از هشت طبقه 7) ضعیف بودن نسبت به کندانس دود ناشی از احتراق
دیگ های فولادی :
دیگ های فولادی بسته به نوع کاربردشان دارای تنوع میباشند ، اما به طور کلی میتوان با توجه به نوع طراحی و نحوه عملکرد به دو دسته : لوله-آتش و لوله- آب تقسیم بندی نمود. دیگ های فولادی فارغ ازتنوعی که گفته شد، شامل دو بخش اصلی پوسته و لوله هستند که جنس هر دو بخش نیز از فولاد است. هر کدام از این بخش ها(پوسته یا لوله) میتوانند بنا به طراحی و نوع کاربرد دیگ فولادی، محل عبور سیال یا گرما و حرارت ناشی از احتراق باشند .
دیگ لوله- آتش :
در این مدل دیگ فولادی ، سیال در پوسته قرار گرفته و فرآورده های حاصل از سوختن از طریق لوله درون این پوسته ، حرارت خود را به سیال می دهند.
دیگ لوله-آب :
در این مدل، سیال درون لوله جریان داشته و فرآورده های حاصل از سوختن در میان این لوله ها عبور می کنند یا به تعبیری دیگر حرارت ناشی از سوخت مواد سوختی درون پوسته حرکت می کند. این مدل دیگ ها در تاسیسات گرمایشی مرکزی بزرگ بسیار مورد استفاده قرار میگیرند چرا که هم ظرفیت بالایی برای تولید گرمایش دارند و هم می توانند فشار بالا را تحمل کنند. نقطه ضعف اصلی این مدل دیگ ها در برابر دیگ های چدنی مسئله پوسیدگی یا همان خوردگی است که باعث تحمیل هزینه زیاد جهت دنگهداری و تعمیر آن می شود . قاعدتاً برای به حداقل رساندن این معضل میبایست از روش های متعددی برای جلوگیری از پوسیدگی دیگ فولادی استفاده نمود تا هزینه تعمیر به حداقل برسد . استفاده از سختی گیر و فیلتر برای ورودی سیال ، رسوب زدایی دوره ای از مواردی هستند که میبایست در نگهداری دیگ مد نظر قرار گیرد .
مزایای دیگ فولادی:
1) بازده(راندمان) بسیار خوب 2)طول عمر زیاد3)قابلیت ساخت این مدل دیگ ها در هر ظرفیتی که نیاز باشد (نامحدود بودن ظرفیت) 4)قابلیت تولید بخار با دما و فشار بالا5) مدل لوله-آب محدودیتی از نظر ارتفاع ساختمان ندارد چرا که توانایی تحمل فشارهای خیلی زیاد را دارد. 6) مدل لوله-آتش میتواند در ساختمان های حداکثر تا 120 متر مورد استفاده قرار بگیرد7) مدل لوله-آب به دلیل بزرگ بودن کوره و قرار گرفتن حرارت و شعله در پوسته امکان استفاده از هر نوع سوختی را دارد. 8)مدل لوله- آتش میتواند از تمامی سوخت های تجاری و حتی بعضی از ضایعات تصفیه شده نیز استفاده نماید.9) توانایی تحمل شوک حرارتی
معایب دیگ های فولادی :

1) ثابت بودن و عدم توانایی تغییر ظرفیت بعد از ساخت2)نیاز به نصب دستگاه رسوب زدا (سختی گیر) برای پالایش سیال(آب)3)هزینه تعمیر بالا4)مشکل حمل و نقل و نصب این مدل دیگ ها به دلیل یکپارچه بودن آنها 5)قیمت
بالا نسبت به دیگ های چدنی.در مقایسه با دیگ چدنی و ظرفیت برابر ، قیمت آن حدود دو برابر می باشد.
مشعل :

مشعل دستگاهی است که می تواند با نسبتی معین و مشخص سوخت و هوا را در کنار هم مشتعل کرده و انرژی گرمایی تولید نماید. مشعل ها با سوخت هایی متفاوتی کار می کنند . این نوع سوخت ها میتوانند شامل : گاز، گازوئیل ، مازوت یا نفت سفید باشد. حرارت و انرژی تولید شده از احتراق در مشعل به دو روش جابجایی و تشعشع انتقال میابد ضمن اینکه اشتعال ماده سوختی تولید گاز داغ نیز مینماید که در گرم گردن سیال داخل دیگ بسیار موثر است. مشعل وظیفه تولید گرما در داخل دیگ را دارد که این گرما میبایست به سیال داخل دیگ منتقل شود . بدیهی است با تغییر ظرفیت دیگ باید مشعل متناسب با ظرفیت جدید انتخاب شود . نحوه کار مشعل به این صورت است که پاشش سوخت در محیط داخلی دیگ در مجاورت هوا و ایجاد جرقه در شروع این پاشش تولید حرارت می نماید. برای ایمنی و کارکرد مناسب و بهینه ، تعدادی حسگر و کنترل کننده در محیط داخلی دیگ و روی مشعل نصب می شود تا در صورت بروز هرگونه اشکال و خطا در عملکرد مشعل نسبت به قطع و خاموش شدن مشعل اقدام شود. ایراد و خطاهای متفاوتی را در این خصوص میتوان مثال زد مثل، تولید دود نامتعارف، بالا رفتن غیر طبیعی دما در داخل دیگ، سوختن ناقص ماده سوختی یا مصرف سوخت زیاد تر از استاندارد تعریف شده . در مشعل ، سوخت مورد استفاده توسط سوخت پخش کن در جلوی مشعل با کمک جرقه و در مجاورت هوا مشتعل شده و حرارت تولیدی به محیط داخلی دیگ منتقل می شود . بعضی از وظایف مشعل عبارتند از : 1)تنظیم صحیح سوخت و هوا 2)تنظیم مناسب جریان و فشار سوخت 3)تبخیر و پاشش متناسب و صحیح سوخت های مایع 4)اختلاط سوخت و هوا 5)تولید به موقع جرقه در ابتدای کار مشعل

طبقه بندی مشعل ها :
مشعل ها با توجه به نوع کارکرد به دسته های مختلفی تقسیم می شوند . چنانچه نحوه تغذیه هوا درمشعل مد نظر قرار دهیم ، مشعل ها به دو گونه فن دار و اتمسفریک تقسیم می شوند . اما اگر نوع سوخت مصرفی مشعل ملاک تقسیم بندی قرارگیرد ، مشعل به نوع های گازی، گازوئیلی و مازوت سوز تقسیم می شوند . البته مشعل های دوگانه سوز (گازسوز،گازوئیل سوز) و یا حتی سه گانه سوز (گازسوز ،گازوئیل سوز، مازوت سوز) نیز در بازار موجود است.
مشعل اتمسفریک :

جهت تامین هوای لازم برای احتراق فاقد فن بوده و ماده سوختی در مجاورت هوا مشتعل شده و هوای لازم فقط با کمک مکش طبیعی داخل دیگ ناشی از مکش دودکش ، مشتعل می گردد. این نوع مشعل ها برای ظرفیت های کم حرارتی استفاده میشود. بدیهی است تغییرات فشار گاز و یا اختلال در مکش دودکش باعث عملکرد ناصحیح شده و به همین دلیل این نوع مشعل ها قابلیت استفاده در همه شرایط را ندارند.
مشعل فن دار :

دارای یک دمنده(فن) برقی هستند که هوای مورد نیاز احتراق را از بیرون مشعل به داخل دهانه مشعل انتقال میدهد. دریچه ایی در این نوع مشعل ها تعبیه شده که مقدار هوای مورد نیاز اشتعال را تنظیم می کند. این دیچه در بعضی مدل ها برقی(موتوردار) بوده و به صورت کاملاً خودکار بر اساس شرایط تعریف شده تنظیم می گردد ، اما مدل دیگری نیز هم موجود است که دریچه آن به صورت دستی تنظیم می گردد. مشعل فن دار پرمصرف ترین نوع مشعل در سامانه های حرارت مرکزی است . بدون در نظر گرفتن نوع سوخت مشعل ها میتوان گفت که نحوه کارکرد مشعل ها شبیه به هم است.
نکاتی در مورد نحوه به کارگیری مشعل ها :
نسبت سوخت به هوا در نحوه کارکرد بهینه مشعل بسیار مهم است لذا تنظیم بودن مشعل تاثیر بسزایی در کیفیت احتراق ، دمای شعله، بازده حرارتی و بهره وری سوخت دارد. بدیهی است تنظیم مشعل و احتراق کامل سوخت و هوا گازهای آلاینده کمتری تولید نموده و مانع از آسیب به محیط زیست می شود. در هنگام تنظیم مشعل ، باید از احتراق کامل سوخت و هوا و همچنین صحیح بودن شکل ، اندازه و جهت شعله اطمینان کامل داشت . عدم برخورد قطر شعله با دیواره محفظه احتراق نکته مهمی است که باید به آن توجه نمود. طول شعله ناشی از احتراق نباید بیش از 0.7 طول دیگ شود. برخورد شعله با جداره داخلی پره های دیگ باعث افزایش موضعی دما در پره شده و ضمن بوجود آوردن تنش حرارتی باعث رسوب گرفتگی غیر متعارف در همان ناحیه برخورد شعله می گردد. چنانچه مشعل مورد استفاده گازوئیلی باشد میبایست برای جلوگیری از برخورد شعله با پره های دیگ از نازل هایی با زاویه پاشش سوخت، سی و چهل و پنج درجه استفاده نمود. اما در مورد مشعل گازی ضمن رعایت توصیه های شرکت گاز ، سازنده مشعل و دیگ می باید از تمیز بودن مسیر لوله گاز ورودی به مشعل اطمینان کامل حاصل کرد و قبل از روشن نمودن مشعل این لوله را کامل بازبینی کرده تا هیچگونه موادی اعم از آب ، بخارآب یا هر ماده ای دیگر درآن نباشد. رعایت موارد ذیل نه تنها بازده سامانه تولید حرارت را افزایش داده بلکه موجب کاهش مصرف سوخت نیز میگردد : الف) مشعل باید متناسب با دیگ انتخاب شود ، از انتخاب مشعل های خیلی بزرگ با ظرفیت حرارتی زیاد جداً خودداری شود. ب) مشعل میباید استاندارد باشد . انتخاب مشعل استانداردضمن کاهش هزینه های مربوط به سرویس و تعمیرات باعث کاهش مصرف سوخت شده که این امر سبب کاهش هزینه مصرف سوخت و همچنین کاهش آلودگی محیط زیست می گردد . ج)چنانچه امکان پذیر باشد با نظر کارشناسان مجرب ، وسایل و تجهیزاتی برای پیش گرم کردن هوای احتراق و سوخت مصرفی تعبیه گردد تا بازده سامانه افزایش یابد . د)سرویس و تنظیم دوره ای مشعل از مواردی است که میبایست با دقت بالا و طبق دستور العمل های مشخص اجرا شود .
نحوه انتخاب صحیح مشعل :
مهمترین نکته در انتخاب مشعل مناسب رعایت نکات ذیل است : الف)ایمنی مناسب ب) استاندارد تولید گازهای آلاینده محیط زیست را داشته باشد. ج)بهره وری(راندمان) بالایی داشته باشد د) متناسب با نوع، ظرفیت و شرایط دیگ مشعل انتخاب شود ه) همراه با خرید مشعل گازی لوازم جانبی آن شامل : شیرمخصوص ، فیلتر،گاورنر، وشیلنگ مناسب نیز خریداری و نصب شود (هنگام راه اندازی مشعل گازی بایستی دقت نمود که مشعل کاملاً تراز بوده و شیلنگ صاف و تا نخورده وصل شود) و) اگر مشعل قرار است در منطقه ای استفاده شود که از سطح دریا ارتفاع داشته و یا مشعل انتخابی بهره وری پایینی دارد میتوان با مشاوره سازنده مشعل یا سرویسکار معتبر نسبت به خرید مشعل با ظرفیت بالاتر از ظرفیت اسمی دیگ اقدام کرد اما ذکر این نکته ضروری است که فرضیه انتخاب مشعل با بیست درصد اختلاف (بیشتر یا کمتر) از ظرفیت دیگ اشتباه بوده و انتخاب مشعل بدون بررسی کامل و رعایت نکات ذکر شده قابل قبول نیست. ز) توجه شود که مشعل قابلیت و توانایی تنظیم نسبت هوا به سوخت را داشته باشد ح) مشعل قابلیت تنظیم شکل شعله حاصل از احتراق را داشته باشد .
نکات مهم در مورد مشعل و نحوه کارکرد آن :
باید توجه کرد که برخی افراد برای صرفه جویی در هزینه راه اندازی سامانه حرارتی ، مشعل غیر استاندارد با مخروط شعله باز را نصب می کنند . این نوع مشعل ها مختص کوره های صنعتی و آجرپزی است و امکان تنظیم حرارت نداشته و با نرخ احتراق بالا، دمای شعله اش به ششصد درجه سانتی گراد میرسد. کاملاً مشخص است استفاده از چنین مشعل هایی ضمن اتلاف سوخت و انرژی آسیب های جدی به دیگ حرارت مرکزی خواهد زد که در کوتاه و بلند مدت هزینه گزافی را بر استفاده کننده تحمیل خواهد نمود. نحوه تنظیم شعله در داخل دیگ باید به صورت مرکزی در وسط دیگ و موازی جداره دیگ باشد تا از برخورد شعله مشعل بر بدنه دیگ جلوگیری شود. برخورد شعله و ماندگاری این برخورد به مرور زمان سبب بالا رفتن حرارت آب در آن نقطه شده و از نقطه جوش سیال عبور کرده و سبب تجمع و رسوب نمک های فلزی و بی کربنات ها ی محلول در آب ، در آن نقطه می شود . رسوبات ذکر شده به صورت نامنظم و بدون شکل در کنار هم قرار گرفته و به مرور زمان باعث انسداد جریان آب در این قسمت گردیده که باعث افزایش دما در این نقطه شده و نهایتاً به سرخ شدن ، تنش حرارتی و سوراخ شدن دیگ منجر می شود. چنانچه از دیگ های دو پاس و سه پاس استفاده نماییم و مشعل نیز به صورت صحیح و موازی قرار گیرد ، دیگ بصورت یکنواخت گرم شده و مانع از ایجاد نقطه داغ و رسوب مقطعی می گردد . لازم به ذکر است عدم غلظت بالای املاح در سیال نیز باعث طولانی شدن عمر دیگ می گردد.چنانچه از مشعل های گازوئیلی استفاده می شود میبایست قط نازل مشعل دقیقاً مشخص شود . زاویه نازل با طول دیگ نسبت مستقیم دارد. چنانچه از نازل با زاویه شصت درجه در مشعل گازوئیلی استفاده شود تاییده سازنده دیگ الزامی است. شعله در قطر و طول دیگ نباید به هیچ نقطه ای برخورد کند فضای داخلی دیگ که عاری از شعله است نباید از سی درصد کمتر شود . نکته مهم در دیگ هاهنگام کارکردن مشعل ، نسبت هوا به سوخت است چرا که بر روی بهره وری(راندمان) تاثیر بسزایی دارد لذا اکسیژن .مازاد حاصل از احتراق نباید بیشتر از سه درصد شود

سامانه سوخت رسانی :
در سامانه حرارتی نوع سوخت مصرفی تعیین کننده شرایط سوخت رسانی است . قاعدتاً دو نوع سوخت متداول برای این منظور استفاده می گردد: سوخت گاز و سوخت مایع. چنانچه از سوخت گاز (گازشهری)استفاده شود رساندن یک انشعاب به موتورخانه و اتصال گاز به ورودی مشعل با رعایت نکات ایمنی و نصب قطعات و لوازم مربوطه(شیرمخصوص،فیلتروشیلنگ متناسب باظرفیت مشعل) راه اندازی سامانه را امکان پذیر میکند. استفاده از سوخت مایع مانند گازوئیل یا مازوت (نفت سیاه) شرایط متفاوتی دارد که به اختصار آنرا بررسی می کنیم. قاعدتاً می بایست یک یا چند مخزن در ساختمان برای ذخیره سوخت مایع تعبیه شود . مخزن سوخت باید فاصله صحیح و ایمن با موتورخانه داشته و بوسیله لوله مناسب سوخت به مشعل انتقال یابد . مخزن ضمن رعایت فاصله مناسب با سامانه گرمایش یا باید در زیر زمین با رعایت کلیه استاندارد ها مدفون شده و یا دارای اتاق مخصوص و محصور باشد. اگر مخزن نسبت به موتورخانه در ارتفاع بالاتری قرارداشته باشد بی نیاز از پمپ برای انتقال سوخت است به این مدل از مخازن ، مخزن جریان طبیعی سوخت(ثقلی) می گویند.اگر مخزن نسبت به موتورخانه در ارتفاع پایین تری باشد که غالباً همینطور است می بایست برای انتقال سوخت از پمپ استفاده شود به این مخازن ، مخازن با جریان اجباری سوخت می گویند. قطعات و لوازم مختلفی برای ایمنی و نصب صحیح مخازن سوخت مایع می بایست استفاده شود تا از هرگونه خطر احتمالی جلوگیری گردد. مقررات بین المللی و همچنین مقررات ملی ساختمان ایران جزئیات بیشتری در این خصوص را مطرح کرده اند که برای اجرا و نصب مخازن می بایست مورد توجه قرار گیرند.
پمپ ها :
پمپ دستگاهی است که با کمک انرژی مکانیکی گرفته شده از یک منبع خارجی سیال درون خود را با فشار به حرکت درمی آورد. استفاده از پمپ برای انتقال سیال به یک ارتفاع مورد نظر یا به حرکت درآوردن آن سیال در سامانه لوله کشی است. در مبحث سامانه گرمایش وظیفه پمپ ها انتقال سیال گرم شده در دیگ به بخش هایی است که مد نظر است به بیانی دیگر گردش و انتقال آب گرم به نقاطی که آب گرم در آن مصرف می شود وظیفه اصلی پمپ ها است .لذا وظیفه پمپ ها را به دو دسته میتوان تقسیم کرد : اول انتقال سیال از منبع به مقصد ، دوم : به گردش درآوردن سیال درون یک سیستم بسته
دسته بندی پمپ ها :
دسته بندی پمپ ها به روش های متنوعی انجام میشود می توان آنها را بر مبنای مورد مصرف ، ساختمان داخلی ، نوع سیال و نحوه انتقال انرژی به سیال تقسیم نمود. اما اگر بخواهیم براساس مکانیزم عملکردشان و نحوه انتقال انرژی به سیال آنها را دسته بندی کنیم به دو دسته جابجایی مثبت و جابجایی دینامیکی تقسیم می شوند.
پمپ های جابجایی مثبت :
در این نوع پمپ ها به ازاء مقدار مشخصی از سیال که از پمپ خارج میشود محور پمپ یک دور میچرخد. لذا باید مقدار مشخصی سیال بین اجزای پمپ و بدنه ثابت قرار گرفته و توسط پمپ تحت فشار قرار گیرد با گذر فشار سیال از حد مشخص ، سیال از پمپ خارج می شود. قطعاتی که این کار رادر پمپ انجام میدهند عبارتند از : پیچ ها ، پیستون، پره ،چرخ دنده و لوب . حوزه کاربردی این مدل پمپ ها بسیار گسترده است که به برخی ازآن میتوان اشاره نمود نظیر صنایع دارویی، صنایع شیمیایی ، صنایع غذایی و غیره . این نوع پمپ ها خود به دو دسته پمپ های رفت و برگشتی و گردشی تقسیم می شوند.

پمپ های رفت و برگشتی :
این مدل پمپ ها مورد مصرف صنایع هیدرو لیک و برای فشار زیاد استفاده می شود. از این پمپ ها میتوان برای افزایش فشار در سامانه لوله کشی آب گرم و سرد در ساختمان بلند مرتبه نیز استفاده کرد. روش کار این پمپ ها به این صورت است که پیستون یا دیافراگم درون سیلندر به صورت رفت و برگشتی حرکت کرده و در هر رفت و برگشت سیال از یک دریچه مکیده شده و سپس با فشار به دیچه دیگر انتقال می یابد . این مدل پمپ ها برای با گرانروی (ویسکوزیته) بالا استفاده می گردد.
پمپ های پیستونی :
این مدل پمپ ها برای آب پاش های فشار قوی استفاده می شوند. مانند کارواش ها
پمپ های دیافراگمی:
این نوع پمپ ها این توانایی رادارند که با تغییر کورس حرکتی دیافراگم مقدار جریان وشدت سیال را تغییر دهند. مزیت اصلی این مدل پمپ ها عدم نشت سیال از آنها است . مورد مصرف پمپ های دیافراگمی برای تزریق مواد شیمیایی است مانند کلر در استخر ویا مواد شیمیایی به دیگ ها .
پمپ های دورانی :

روش کار این مدل پمپ ها تقریباً مشابه پمپ های رفت و برگشتی است . این پمپ ها از دو قسمت متمایز جداره ثابت و قسمت دوار تشکیل شده اند . جابجایی سیال با توجه به نوع پمپ توسط چرخ دنده ، میل بادامک، و یا پره انجام میشود. نحوه عملکرد به این صورت است که به دلیل دوران دائمی یک یا چند قطعه چرخنده (روتور) درون یک محفظه و بوجود آمدن یک بخش کم فشار ، سیال به طرف محفظه مکش کشیده شده و مقداری از سیال بین قطعات چرخنده قرار گرفته و با چرخش آنها فشرده و باعث افزایش فشار سیال شده و نهایتاً به طرف بخش خروجی پمپ فرستاده می شود. پمپ های دورانی براساس بخش چرخنده (روتور) به چهر مدل تقسیم میشوند: دنده ای ، گوشواره ای ،پره ای، اسکرو(پیچوار)
پمپ دنده ای :
این مدل پمپ با استفاده از چرخ دنده که همان بخش چرخنده(روتور) می باشد مقدار معینی از سیال را در هر سیکل جابجا میکند و خود به دو نوع : چرخ دنده خارجی و چرخ دنده داخلی تقسیم می شود.
پمپ گوشواره ای :
این مدل پمپ ها دارای دنده های محرک خارجی بوده به این معنا که این دنده ها در داخل پمپ با هم درگیر نمی شوند به همین دلیل نسبت به مدل های دیگر این خانواده آرام تر عمل می کنند. مزیت های دیگر این مدل : کیفیت بالای بهداشتی ، قابل اطمینان بودن از لحاظ کارکرد صحیح و مقاومت بسیار خوب در برابر خوردگی در محیط های بخار است . مورد مصرف این پمپ بسیار گسترده است از صنایع مختلف خمیر کاغذ سازی ، شیمیایی ، مواد غذایی و دارویی تا بازیافت زباله و بیوتکنولوژی و غیره است .
پمپ پره ای :
بخش چرخنده (روتور) این مدل پمپ دارای پره هایی است که درون حفره پمپ تعبیه شده است . مورد مصرف این پمپ در سیستم های قدرتی و سوپرشارژ و هیدرولیک فشار بالا است .

پمپ اسکرو(پیچوار):

این پمپ دارای یک یا چند پیچ آب بندی شده درون محفظه است تا سیال را در امتداد محور پمپ به حرکت درآورد . مزیت این مدل پمپ ها ایجاد جریان آرام سیال و بدون ضربه و ضربان است .
پمپ گریز از مرکز(سانتریفوژ):
این پمپ ها دارای محفظه ای حلزونی شکل هستند که درون این محفظه پروانه ای قرار دارد که با چرخش خود باعث افزایش فشار سیال میگردد. طراحی این پمپ ها به گونه ای است که سرعت سیال را کاهش و فشار آن را افزایش می دهند چون که تیغه پره های مخصوص داخل پوسته پمپ طوری طراحی شده اند که به صورت تساعدی از مرکز پروانه پهن می شوند. نتیجه این طراحی ، ایجاد جریان پیوسته و یکنواخت با فشار بالا برای سیال است. درون پوسته حلزونی شکل این پمپ ها یک یا چند چرخ تعبیه شده که روی یک محور قراردارند، بر روی هر کدام از این چرخ ها تعدادی پره قراردارد که سبب انتقال انرژی به سیال شده وآن را با فشار بالا به حرکت در می آورد. برای مانع شدن از نشت سیال از پوسته پمپ در بخشی که محور پمپ ازآن خارج شده از ابزاری به نام مکانیکال سیل استفاده می شود. باید توجه داشت که هواگیری این مدل پمپ ها قبل از شروع به کار بسیار حائز اهمیت است. با این که تنوع بسیاری در پمپ ها وجود دارد اما این مدل خاص از پمپ سهم بسیاری در صنعت داردکه نشان از عملکرد مناسب آن دارد. سهم هشتاد درصدی این پمپ ها و پمپ های مکشی خود گواه این مسئله است. از پمپ های گریز از مرکز ، در سامانه گرمایشی که مبحث ما است بسیار استفاده می شود. کاربرد متنوع دیگر این پمپ عبارت است از :سامانه سرمایشی ، پمپ های لجن کش در سامانه فاضلاب و پمپ های شناور در چاه های عمیق و نیمه عمیق. در پمپ های گریز از مرکز (سانتریفوژ) انتقال انرژی به صورت دائمی است . انتقال نیروی محرکه پمپ اکثراً توسط موتور الکتریکی انجام شده و این انتقال توسط محوری مخصوص (شفت)انجام می شود.محور موتور الکتریکی توسط قطعه ای به نام کوپلینگ با محور پمپ متصل میشود.برای عدم نشتی سیال از قسمتی که محور پمپ از پوسته خارج شده باید از ابزار آب بندی استفاده کرد. یادآوری این نکته ضروری است که هواگیری این نوع پمپ ها ضروری است. طراحی و عملکرد پمپ گریز از مرکز به نحوی است که با چرخش یک یا چند پروانه درون پوسته حلزونی شکل پمپ ، سیال به حرکت در می آید.سیال از قسمت ورودی پوسته حلزونی پمپ (چشمی) به بخش مرکزی پروانه حرکت کرده و در آنجا توسط پره های این پروانه (پروانه ها) به حرکت در می آید . با چرخش سریع پروانه نیروی گریز از مرکز ایجاد شده و سیال که اطراف پره ها قرار داشته سمت قطر خارجی پره ها پرتاب شده که با برخورد با جدار داخلی پوسته و چرخیدن در مسیر مشخص از طریق خروجی پوسته پمپ به بیرون پمپ هدایت می شود . نکته این جا است که قبل از این که سیال از بخش خروجی پمپ خارج شوئ در اثر برخورد به بخش درونی پوسته حلزونی از سرعتش کاسته و به فشارش افزوده میشود.
بخش های پمپ گریز از مرکز :
بدنه پمپ :
محفظه اصلی پمپ که شامل پره ها ،محور(شفت) و سامانه آب بندی (مکانیکال سیل) می باشد. سیال نیز در درون همین بدنه جریان دارد. اکثراً بدنه این مدل پمپ ها از نوع حلزونی یا قطر افزاینده است. جنس بدنه می تواند از مواد مختلفی ساخته شود مثل : فولاد، برنز، چدن و یا آلیاژ های مخصوص که در برابر خوردگی و سایش مقاوم هستند.
محور پمپ :
محور (شفت) پمپ با توجه به نوع و مدل پمپ می تواند بخشی از روتور موتور باشد و یا به صورت مستقل به محور موتور توسط کوپلینگ جفت بشود. همینطور میتواند یاتاقان مستقل داشته باشد و یا توسط یاتاقان های موتور الکتریکی برروی سامانه پمپ مستقر شود .
پروانه پمپ :
بخشی از پمپ که وظیفه انتقال نیرو به سیال را داشته و سبب جریان و افزایش فشار سیال می گردد. منفذ مرکزی پروانه را چشم پروانه می گویند و تقریباً ظرفیت پمپ را از همین چشم پروانه می توان مشخص کرد . پروانه پمپ تعیین کننده اندازه ، شکل ، سرعت و ظرفیت پمپ است لذا بخش مهمی در پمپ می باشد.
نقطه مکش :

محل ورود سیال به پمپ را نقطه مکش می نامند . میزان آب دهی پمپ نسبت مستقیم با قطر عبور سیال در این قسمت دارد.معمولاً نقطه مکش در نزدیکی مرکز بدنه پمپ قرارگرفته است.
کاسه نمد:
قطعه ای حلقه ای شکل که وظیفه آن آب بندی (سیل) داخل پمپ برای جلوگیری از خروج سیال از پمپ می باشد . کاسه نمد اشکال مختلفی می تواند داشته باشد مانند بافته شده قابل تعویض و تنظیم یا مدل مکانیکی .
نقطه رانش یا تخلیه :
بخشی از پمپ که سیال را به طرف سامانه لوله کشی ارسال می کند .
منبع انبساط :

سامانه تولید حرارت یک سامانه بسته است به این معنی که سیال در یک حلقه بسته به چرخش درآمده و گرما را انتقال داده یا از سامانه تولید حرارت دریافت میکند. در این فرآیند دمای سیال از ده درجه سانتی گراد تا هشتاد درجه سانتی گراد در حال تغییر است این تغییر دما باعث تغییر فشار می شود. آب مایعی تقریباً تراکم ناپذیر است حال با استفاده از آب در حلقه بسته سامانه گرمایش با افزایش یا کاهش دما ، فشار سامانه زیاد و کم می شود که قطعاً در یک سامانه حلقه ای و بسته تولید مشکل و خطر خواهد نمود . لذا برای حل این مشکل از منبع انبساط در سامانه استفاده می شود. دو هدف اصلی استفاده از منبع انبساط در سامانه گرمایش عبارتند از : اول مانع شدن از افزایش فشار سامانه ناشی از افزایش دمای آب و جادادن حجم زیاد شده آب بر اثر افزایش دمای آن ، دوم مانع شدن از کاهش فشار سامانه به دلیل کاهش دمای آب و جبران کردن کاهش حجم آب بر اثر کاهش دمای آن، پس میتوان نتیجه گرفت که منبع انبساط وسیله ای برای جبران افت یا افزایش فشار سامانه حرارتی است. منبع انبساط ضمن موارد ذکر شده دارای مزایای دیگری نیز هست که شامل موارد ذیل می شود :

الف)در بدو راه اندازی سامانه حرارتی برای پرکردن آب در سامانه حرارتی استفاده می شود.
ب) چنانچه در سامانه نشتی آب وجود داشته باشد کمبود آب را در سامانه جبران می کند.
ج) به پمپ سامانه گرمایش کمک میکند و مانع از کارکرد اضافی پمپ می شود چرا که فشار مثبت را در تمام بخش های سامانه ایجاد کرده است .
منبع های انبساط به دو گروه تقسیم می شوند : منبع انبساط باز ، منبع انبساط بسته

مشخصات منبع انبساط باز:

این مدل منبع از یک طرف با محیط باز (آزاد) و از طرف دیگر با بخش مکش پمپ سامانه گرمایش مرتبط است . ارتباط منبع با محیط باز (آزاد) به این معنی است که فشار محیط که همان فشار اتمسفرفضای باز است برآب داخل منبع قرار دارد . منبع انبساط باز می بایست بالاتر از آخرین وسیله تبادل حرارت در ساختمان قرار داشته باشد به بیانی دیگر هیچ بخش ازسامانه گرمایشی نباید بالاتر از منبع انبساط قرار داشته باشد. چنانچه منبع انبساط در ارتفاع مناسبی نصب گردد به دلیل فشار بیشتر از فشار جو به لوله مکش پمپ راه نفوذ هوا به درون سامانه، بسته می شود . در منبع انبساط باز به کمک شناور ، آب شهری (بدون املاح و سختی) وارد منبع میشود. مشابه کولر های آبی که شناور توسط فشار آب پشت آن مخزن کف کولر آبی را پر میکند. ورود آب به منبع انبساط سبب جبران آب تبخیر شده و یا نشتی احتمالی سامانه گرمایش می شود . منبع انبساط باز باید در ارتفاعی نصب گردد که سطح آب داخل آن در شرایط عادی حداقل یکصد و بیست سانتی متر از بالاترین وسیله سامانه گرمایش که در ساختمان نصب شده بالاتر باشد. فشار داخل منبع انبساط باز به دلیل ارتباط با هوای آزاد مساوی فشار جو محل نصب در ساختمان است. محل نصب منبه انبساط باز می بایست بالاتر از کلیه دستگاه های تبادل حرارتی وروی پشت بام باشد . منبع انبساط باز را باید با تجهیزات مناسب ماندد پایه ،آویز و بست به طور کامل مهار کرد تا بهیچ وجه از جای خود جابجا نشده و یا نسبت به کف پشت بام زاویه پیدا نکند. منبع انبساط باید کمترین فاصله افقی را با دیگ داشته و دقیقاً در راستای دیگ در پشت بام نصب شود تا از اتلاف حرارتی جلوگیری شود. تمام لوله های استفاده شده در منبع انبساط باید یک قطر داشته باشند . این لوله ها عبارتند از : لوله های هواکش ، لوله سرریز مخزن انبساط و لوله انبساط مرتبط به لوله خروجی دیگ . انتهای لوله سرریز مخزن انبساط بایستی تا موتورخانه امتداد یابد و دهانه اش به طور کامل در دید باشد. لوله هایی که به منبع انبساط متصل می شوند باید به نحوی طراحی و نصب شوند که احتمال بسته شدن در مسیر خود نداشته باشند . برای اینکه حباب های هوا به راحتی از سامانه خارج شوند باید لوله های متصل شده به منبع انبساط تا حد ممکن بصورت عمودی باشد و چنانچه بالاجبار بخشی از لوله کشی افقی قرارگرفت ، لوله شیب مناسب به سمت منبع انبساط داشته باشد. در هنگام لوله کشی رعایت این نکته ضروری است که طول لوله افقی نباید بیشتر از ده برابر طول لوله عمودی که از دیگ تا منبع انبساط کشیده شده ، باشد. چنانچه چن دیگ که عملکرد یکسان دارند را در ساختمان داشته باشیم میتوانیم از یک منبع انبساط مشترک استفاده کنیم . اگر منبع انبساط در معرض سرما و جریان شدید هوا قرار دارد باید آنرا به صورت کامل و اصولی عایق بندی نموده تا از انتقال رطوبت و یخ زدگی به منبع جلوگیری نماید.

منبع انبساط بسته :

این نوع منبع انبساط بر خلاف منبع انبساط باز هیچگونه ارتباطی با فضای باز(اتمسفر) ندارد. در داخل منبع ، پرده لاستیکی (دیافراگم) قرار دارد که قسمتی ازآن با گاز بی اثر مانند ازت و یا با هوا پر می شود وروی این پرده، آب سامانه گرمایش که در سیکل بسته در حال چرخش است قرار می گیرد . پرده لاستیکی در داخل منبع طوری طراحی شده که آب(سیال) با هوا برخوردی نداشته باشد. منبع تامین فشار در این منبع ، فشار هوا یا گاز بی اثر (ازت) است که در پشت دیافراگم درون مخزن اعمال می شود. فشار گاز پشت پرده دیافراگم باید طوری تنظیم شود که بالاترین دستگاه انتقال حرارت در ساختمان پر از آب شده و به خوبی کار کند. چون این مدل منبع انبساط فشار مثبت دارد برای کنترل فشار آن باید از شیر اطمینان استفاده کرد. برای جلوگیری از ورود و چرخش هوا در سامانه می بایست در کلیه نقاط مرتفع ساختمان شیر های هواگیری نصب گردد. این نوع منبع انبساط را می توان در هر ارتفاعی نصب کرد حتی در داخل موتورخانه کنار دیگ حرارتی ، که این خود نوعی مزیت به شمار می آد . با کاهش یا فزایش حجم آب در داخل منبع انبساط حجم گاز پشت دیافراگم هم کم و زیاد شده و در نتیجه فشار داخل منبع همیشه ثابت است.
مزایای استفاده از منبع انبساط بسته :
1) نصب آسان و نیاز به دو شیر اطمینان و فشارشکن
2) در صورتی که در موتورخانه نصب شود اتلاف حرارتی نداشته و در نتیجه در مصرف سوخت صرفه جویی می شود
3) به دلیل عدم از دست دادن آب و عدم ارتباط با هوای محیط خوردگی و رسوب بسیار کمتری خواهد داشت

4) قابلیت نصب در موتورخانه
5) در مناطقی که هوای بسیار سردی دارند قابل استفاده است چرا که منبع انبساط باز در این مناطق یخ خواهند زد
6)نیازی به فضای پشت بام ندارد

7) با کمک این مدل منبع انبساط می شود فشار سامانه را بالاتر از فشار اتمسفر قرارداده و در نتیجه می توان آب داغ بالای یکصد درجه سانتی گراد تولید کرد
معایب منبع انبساط بسته :
1) در شرایط یکسان از منبع انبساط باز بزرگتر است
2)هزینه نصب و نگهداری این مدل منبع از منبع انبساط باز بیشتر می باشد

دیدگاهتان را بنویسید